36 ماهگی کیارش و کیانا
حدای مهربانم همیشه شکرگزارت بوده و هستم و ایمان دارم که بهترینها رو به من می بخشی کیارش وکیانای عزیزم همه لحظات زندگیتون پر از شادی و شوق کوتاه کردن موی کیارشی: کوتاه کردن موهای مردِ کوچولو هر بار حکایتی داره ؛ اوایل بهمن تصمیم گرفتیم کیارشی رو ببریم آرایشگاه و همه تلاشمونو کردیم که رضایت گل پسر جلب کنیم و بهش قول دادیم در صورت همکاری براش چوب گلف بخریم . به محض وارد شدن به آرایشگاهِ بابایی و دیدن آرایشگر گفت"این آقا خوشحال نیست، نمی خوام" . بردیمش آرایشگاه بابا جون که با دیدن قیچی گفت " من از قیچی می ترسم" تا روزی که بابا جون تصمیم می گیره این مهم رو انجام بده و به اتفاق مامان جون و کیانا می رن آرایشگاه و موهای مردِ ک...
نویسنده :
الهام
11:27